راهنمای محلی خوزستان

ابوالفضل مهدی پور راهنمای تور محلی خوزستان

تصویر نویسنده ابوالفضل مهدی پور

زردکوه بختیاری و قله هایی در بلندای افق

زردکوه بختیاری و قله هایی در بلندای افق

زردکوه بختیاری با حداکثر ارتفاع بیش از ۴۲۰۰ متر دومین کوه زاگرس از نظر ارتفاع (پس از دنا) است؛ این کوه در نزدیکی کوهرنگ در استان چهارمحال و بختیاری در ایران قرار دارد؛ این رشته کوه یکی از غنی‌ترین ذخایر طبیعی آب ایران است و دو رودخانه پرآب کشور (کارون و زاینده‌رود) نیز از دامنه‌های آن سرچشمه می­ گیرند.

قله هایی در بلندای افق، سر بر آسمان دارند، صخره هایش عظیم، پرتگاه ها بلند، دره ها تنگ و عمیق، چشمه سارهای شگفت انگیز، یخچال­هایش تا سالها باقی، تابستان سبز و خرم، بوته های گون و جازش تا قد انسان، لاله های زیبایش سر به زیر، رودهایش بسیار، مردمانش سختکوش؛ کوهستانش را زرد کوه می خوانند.

زردکوه بختیاری در جنوب غربی ایران و از انتهایی‌ترین قسمت غربی استان چهارمحال و بختیاری تا شرق و شمال شرق خوزستان امتداد یافته‌ است. این رشته کوه یکی از غنی‌ترین ذخایر طبیعی آب ایران است و رودخانه‌های کارون، به عنوان بزرگترین رودخانه ایران و زاینده‌رود (که از استان چهارمحال و بختیاری وارد استان اصفهان می‌شود) از این رشته‌کوه سرچشمه می‌گیرند.

از قلل زیبا و معروف رشته کوه زردکوه می‌توان به شاه شهیدان، زرده، دوزرده، هفت‌تنان، کلونچین و کینو اشاره کرد. در این میان، قله کلونچین، با ارتفاع ۴۲۲۱ متر بلندترین قله زردکوه بختیاری است.

در رشته کوه زاگرس بعد از دنا به ارتفاع ۴۴۰۹ متر و اشترانکوه به ارتفاع ۴۲۵۰ متر زرد کوه بختیاری بلندترین کوه زاگرس می باشد. این کوه در شهرستان کوهرنگ استان چهارمحال و بختیاری و ۹۰ کیلومتری شهرکرد قرار دارد. زردکوه (زرده) حدفاصل دو رودخانۀ کوهرنگ و بازفت قرار دارد.

بالای ۴ هزار متری­ها:

زردکوه تعداد زیادی قله بالای ۴۰۰۰ متر دارد که معروف ترین آنها کلونچین ۴۲۲۱ متر، چگاله ۴۱۳۶ متر، هفت تنان ۴۱۰۹ متر، درویش کزلی ۴۰۷۸ متر، شاه شهیدان ۴۰۷۶ متر، نازی ۴۰۷۵ متر، چال تاو ۴۰۷۵ متر، تیا ۴۰۵۳ متر، شرنگ ۴۰۱۱ متر، دورنگ ۴۰۰۹ متر، دو زرده ۴۰۰۰ متر، سیردان ۳۹۸۸ متر، قنبر کش ۳۹۷۰ متر، پله بلند ۳۹۴۷ متر، چال میشان ۳۸۹۷ متر، ایلوک ۳۸۳۷ متر و آب سفید ۳۷۵۹ متر می باشد.

از خرسان تا نازی:

از ویژگی های مهم زردکوه می توان به یخچال های ایل بیگ و پورسونان و دره های (کول) خدنگ و خرسان و دریاچۀ نازی و جنگل های تک درخت ییلاقی بازفت اشاره کرد. یخچال ها و خط الراس های زرد کوه بسیار زیبا، دیدنی و در عین حال خطرناک است. زردکوه شب های بسیار سرد و روزهای آفتابی سوزان دارد.

بارش برف بسیار سنگین و چندین متری در زردکوه و دگرگونی ناگهانی و طولانی مدت هوا باعث شده که صعودهای زمستانی زردکوه یکی از دشوارترین و طولانی ترین مسیرهای زمستانی کوهنوردان لقب بگیرد. رشته کوه زاگرس در غرب و جنوب ایران واقع شده است که این رشته کوه از کرانه های دریاچه وان در کردستان ترکیه آغاز شده است و پس از گذشتن از استان های آذربایجان، کردستان، کرمانشاه، اصفهان، چهار محال بختیاری، خوزستان و لرستان تا استان های فارس و کرمان ادامه دارد.

زرد کوه بختیاری در زاگرس میانی قرار دارد. دریاچه گهر نیز در رشته کوه زاگرس قرار دارد و زاگرس یکی از کم نظیرترین مناطق رشد انواع و اقسام گیاهان دارویی و منحصر بفرد در دنیاست. ضمناً لاله های واژگون کوهرنگ هم در دنیا کم نظیر است.

واژه شناسی زرد کوه: نام زرد کوه را برخی برگفته از معنای صخره ای بودن این کوهستان دانسته، بعضی از شکل اسب مانند دو زرده یا جفت زرنه ( دو قله مهم مرکزی زرد کوه ) که در فرهنگ پارسی به معنای اسب زرد است در نظر گرفته و برخی نیز این نام را از رنگ آن دانسته اند. با توجه به اینکه هنگامیکه نور خورشید بر این کوهستان می تابد به ویژه در زمانیکه نور آن مایل است (صبح و عصر) چشم انداز این کوهستان به رنگ زرد به نظر می آید. بنا بر این نظر آخری درس­تر به نظر می رسد، همچنین در ایران کوههای بسیاری وجود دارد که نامشان از رنگ سنگ­های آنها گرفته شده است(سیاه کوه، سفید کوه و غیره…).

مسیر صعود: صعود از دامنه های جنوبی زردکوه به دلیل وجود دیواره ها، پرتگاهها و شیب های تند بسیار سخت و فنی می باشند. بهترین و مهمترین مسیرهای صعود به کوهستان زرد کوه دامنه شمالی این کوهستان است. شهر چلگرد مبدأ مناسب صعود به بسیاری از قله های زرد کوه از جبنه شمالی می باشد. چلگرد در ۸۸ کیلومتری شمال باختری شهرکرد واقع شده است نزدیک به دو ساعت می توان از ترمینال آزادی شهرکرد خود را به وسیله مینی بوس به چلگرد رساند.

کوچ ایل به زردکوه: در دامنه شرقی زردکوه استان چهارمحال و بختیاری منطقه‌ای به نام کوهرنگ قرار دارد که از یک طرف با چشمه‌های فراوان جوشیده از قلل بلندقامت زردکوه، آبشارهای بلند خروشان و طبیعت حاصلخیز و بکرش مجموعه کاملی از جاذبه‌های طبیعی را در خود جای داده و از طرف دیگر به دلیل حضور ایل بزرگ و اصیل بختیاری و تکاپوی زندگی عشایری در این خطه، برای گردشگری فرهنگی هم مقصدی فوق‌العاده است.

مرکز شهرستان کوهرنگ شهر چلگرد است که با شهرکرد ۸۵ کیلومتر فاصله دارد و با احداث کمپ عشایر کوهرنگ در دشت‌های این منطقه، از اردیبهشت تا نیمه مهرماه، برای علاقه‌مندان شرایطی را فراهم می‌کند که چند روزی با عشایر همسایه شده و آرام آرام با فرهنگ ایل بختیاری ـ به عنوان یکی از قدیمی‌ترین و اصیل‌ترین عشایر ایران ـ آشنا شوند.

ضمن آنکه تماشای اسب‌سواری، تیراندازی، آیین‌ها، موسیقی زنده محلی و شیوه پخت غذاهای خوشمزه و سنتی عشایری هم بخشی دیگر از برنامه‌های این کمپ جالب گردشگری است. علاوه بر این‌ها، رودخانه و آبشار شیخ علیخان هم در همان نزدیکی است و مسافران در چمنزارهای سبز پهناور و مرغزارهای دیدنی اطراف آن می‌توانند تماشاگر سبک زندگی عشایر این منطقه نیز باشند.

نویسنده : شیما صمدی

منبع : توریسم آنلاین

زردکوه بختیاری و قله هایی در بلندای افق

تصویر نویسنده ابوالفضل مهدی پور

 "کَلگ"یادگاردیرین پیوند هزارساله ایل وبلوط/جای خالی نان بلوط درسفره ها

"کَلگ"یادگاردیرین پیوند هزارساله ایل وبلوط/جای خالی نان بلوط درسفره ها

نان بلوط و "کَلگ"یادگار دیرین پیوند هزار ساله ایل و بلوط و قوت زاگرس نشینان در سالهای نداری و خشکسالی، دیرگاهی است در خاطرات نسلهای امروز این دیار به فراموشی سپرده شده است.

به گزارش خبرنگار مهر، بلوط این درخت بومی که قرنهاست همنشین شبها و روزهای مردمان ایلات کوهپایه های زاگرس بوده، در شبهای کشدار زمستان، نان "کلگش" را از مردمان این دیار دریغ نکرده است.

زنان این دیار سالهاست که با میوه این درخت تنومند "کلگ" درست می کنند و از "کلگ" نانی می پزند، خوش طعم و خوشبو، تا شبهای سرد زمستان را با گرمایش به بهار برسانند.

میوه بلوط زاگرس که کاکلی زیبا بر سر دارد و پوسته ای ضخیم تنش را از ناملایمات فصل سرد مصون می دارد.

پوست و برگ درخت بلوط دارای تانن، قند، اسید گالیک، اسید مالیک، موسیلاژ ، پکتین،‌رزین و روغن است و میوه بلوط از نظر طب سنتی گرم و خشک است که از قدیم الایام از آن به عنوان غذا استفاده می کردند.

میوه بلوط پس از آنکه در آتش برشته و پوستش چیده شد، شیرین و قابل خوردن می شود.

اما عشایر و روستانشینان کهگیلویه و بویراحمد از میوه بلوط " کلگ " درست کرده و با آن نان می پزند، نانی که خواص دارویی زیادی دارد و برای انواع بیماریهای معده مفید است.

میوه های بلوط ره آورد پاییز کهگیلویه و بویراحمد است و مردان و زنان روستا در روزهایی که زاگرس میزبان روزهای طلایی پاییز است، برای چیدن بلوط به کوهپایه های دنا می روند.

میوه بلوط را با چوبی که به آن"جِلد" می گویند، تکانده و بقیه نیز در پای درخت، میوه را روی هم انباشته کرده و سپس کلاهک آن را جدا می کنند و بلوطهای آمده را به خانه می برند.

زنان در خانه، پوسته سخت بلوطها را با چاقویی که به آن "رُنجُک" می گویند، شکافته و میوه آن را با پوستی قهوه ای در آفتاب خشک می کنند.

بعد از یک هفته پوسته قهوه ای رنگ نازک، از بلوط جدا می شود که به آن"جَفت" گفته می شود.

"جفت" در طب سنتی کاربردهای فراوانی دارد. برای جلوگیری از ریزش مو، آب "جَفت" را با حنا ترکیب می کنند و مانند رنگ مو بر سر می گذارند.

"جَفت" خون مردگی را درمان می کند، "اگزما" را از بین برده و برای درمان بیماریهای پوستی و عفونتها نیز موثر است.

برای درست کردن مشک آب نیز از "جَفت" استفاده می کنند و مشک را از آب و جَفت پر می کنند که هم سفت شود و هم بوی بد آن برطرف شده و بو نگیرد.

حال میوه سفید بلوط را که در تلالو زرین آفتاب خشک شده و در زبان محلی به آن "بلی" می گویند، به تکه های کوچکتر خرد می کنند.

در گذشته خرد کردن بلوط به وسیله دوقطعه سنگ که یکی بیضی شکل و دیگری تخت بود، انجام می شد که به آن "برد هَر" می گفتند.

سنگ بالایی بیضوی بود و بر روی سنگ تخت می غلتید و بلوط را خرد می کرد که معمولا دونفر از زنان خانواده کار سابیدن بلوط را انجام می دادند.

امروزه بلوط را به وسیله چاقو خرد کرده و به آسیاب برده و بلوط های آسیاب شده یا همان آرد بلوط را در خانه در سبدی به نام "سَلَه" که از شاخه های درخت "جَرگه" که درختی شبیه بادام است بافته می شود، قرار داده و کمی به آن رطوبت می دهند و دور آن را می پوشانند.

بلوط آسیاب شده تا دو روز در"سَلَه" می ماند که در اصطلاح محلی به آن "خواباندن بلوط" گفته می شود.

پس از آن، میوه بلوط را که به شکل خمیر درآمده در مسیر جریان آبی همچون چشمه قرار می دهند تا به اصطلاح شیرین شود.

وقتی خمیر بلوط شیرین شد، زنان روستا دور هم جمع شده و این خمیر را همچون کشک به گلوله های کوچکی تقسیم کرده و آنها را در آفتاب خشک می کنند که در اصطلاح محلی به آنها "کلگ" می گویند.

"کلگ" را می توان همانند کشک خورد، یا از آن نان درست کرد.

زنان روستا، "کلگ" را با آرد گندم مخلوط می کنند و از آن نانی خوشمزه بر سر سفره ها می گذارند.

بیشترین استفاده "کلگ" در این استان نان "لالکی" است که از کلگ خالص به دست می آید و آن را با کله پاچه، آبگوشت یا ماست می خورند.

برای پختن "لالکی" نخست کلگ را با آب مخلوط کرده تا به صورت خمیر در آید. سپس "تابه" مخصوص پخت نان را بر روی آتش یا اجاق گذاشته و خمیر را با وسیله ای به نام "حَسوم" که کاردکی دولبه است، بر روی تابه پهن می کنند و نان "لالکی" می پزد و آماده خوردن می شود.

میوه بلوط استفاده های فراوان دیگری نیز دارد. از جمله آنکه می توان بلوط را بوداده و سپس دم کرد و برای رفع بواسیر، کم خونی و ناراحتی های معده از آن استفاده کرد.

حال دیرگاهیست که این نان و "کلگ" در سفره خانواده های این دیار جایی ندارد و جای خود را به نانهای فانتزی، باگت و... داده است.

شاید تنها سالخوردگانی باشند که به یاد ایل، روستا، سیاه چادر و شبهای کشدار زمستانهایی دور، دلشان هوای نان "لالکی" و "کلگ" و بلوط بکند و آهسته بگویند: یادش به خیر....

............

گزارش: صدیقه امیدی/مهر

عکس از : بهار بهادران

تصویر نویسنده ابوالفضل مهدی پور

چم سور و دره برکه در لالی

چم سور و دره برکه در لالی

منطقه چم شور یکی مناطق نمونه گردشگری شهرستان لالی است.

به گزارش خبرگزاری صدا و سیمای استان خوزستان، منطقه چم شور در لالی، یکی از مناطق نمونه گردشگری این شهرستان و استان خوزستان است که طبیعت بهاری آن در روز‌های پایانی فصل زمستان، تصویری زیبا و چشم نواز آفریده است.

هوای دل انگیز، طبیعت سرسبز، رودخانه جاری و طبیعت زیبا و چشم انداز‌های بی نظیر لالی و چم شور سبب شده گردشگران و طبیعت گردان این منطقه را به عنوان مقصد خود برای گردشگری انتخاب کنند.
در منطقه چم شور ۲ مجتمع گردشگری راه اندازی شده است و گردشگران می‌توانند اقامتی خاطره انگیز را در این منطقه تجربه کنند.
چم شور با طبیعتی بکر و چشم اندازی بی نظیر در ۵ کیلومتری شمال شرقی شهرستان لالی و مسیر لالی به اندیکا در استان خوزستان قرار دارد.

منبع : عکاس : وهاب لطفی/الهیارخدری/لالی نیوز

چم سور و دره برکه در لالی

تصویر نویسنده ابوالفضل مهدی پور

برداشت گل در حمیدیه خوزستان

برداشت گل در حمیدیه خوزستان

منطقه «شبیشه» شهرستان حمیدیه در استان خوزستان است .۵۰ سال است که انواع گل از جمله سنبل، آفتابگردان، زنبق و نرگس کشت می‌شود و برداشت آن در ماه‌های نزدیک به عید نوروز برای عرضه در بازار انجام می‌شود.

سید خلیل موسوی/مهر

برداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستانبرداشت گل در حمیدیه خوزستان

تصویر نویسنده ابوالفضل مهدی پور

  روزی، روزگاری، (محلات رامهرمز)

روزی، روزگاری، (محلات رامهرمز)


در دوره‌ی قاجار که خوانین بختیاری، رامهرمز را از دولت وقت خریداری کردند، جنگ بین طوایف بختیاری و عرب بر سر غارت شهر، خاتمه یافت و شهر به آرامش نسبی رسید. این آرامش و امنیت سبب شد تا رامهرمز دوباره رونق گذشته را بازیابد. به همین دلیل، افراد زیادی از شهرهای اطراف به رامهرمز مهاجرت کردند. رامهرمز دارای بازاری بزرگ و چند کاروانسرا بود و این خود نشان‌ از رونق تجارت در این شهر داشت.

در گذشته شهرها در شرایط خاصی رشد و گسترش می‌یافتند‌ و دارای محلات متعدی بودند. در محله‌ها معمولاً چند خانواده از یک طایفه یا نسبت فامیلی، در کنار هم زندگی می‌کردند. این محلات در ارتباط با هم بودند و هر کدام کارکرد خاص خودشان را داشتند. محله‌ها دارای مرکز محله بودند که محل تجمع مردم برای مراسمات خاصی بود. شهر تاریخی رامهرمز هم دارای چند محله بود. اما با توجه به اینکه رامهرمز، باغ‌شهر بود و باغات متعددی داشت محل تجمع مردم اغلب در کنار نهرهای آب، در سایه درختان و یا حتی در خانه‌هایشان بود. در هر کدام از این محله‌ها حسینیه‌ای وجود داشت که در مراسم عاشورا، مردم هر محله، در آنجا تجمع می‌کردند.‌

مراسم عاشورا به صورت مفصل در رامهرمز برگزار می‌شد. با توجه به تنوع اقوام ساکن در رامهرمز که هر کدام آداب و رسوم خاص خودشان را داشتند، مراسم عاشورا را برگزار می‌کردند و این مراسم از چنان اهمیتی برخوردار بود که اگر گاهی به صورت اتفاقی، دسته‌ی عزاداری یک محله، وارد محله‌ی دیگر می‌شد، بین آنها نزاع و درگیری رخ می‌داد.

به گفته بزرگان شهر، این تنها کشمکشی بود که در رامهرمز اتفاق می‌افتاد. زیرا اقوام مختلف همواره با صلح و آرامش در کنار هم زندگی می‌کردند. گاهی هم مراسمات خاصی در قسمت سرای بازار رضاخانی بر پا بود. مثلاً مراسم زورآزمایی پهوانان در آنجا اجرا می‌شد و مردم برای تماشای مراسم در آن مکان جمع می‌شدند. محله‌های رامهرمز عبارت بودند از: محله‌ی علمدار، محله‌ی بهبهانی‌ها، محله‌ی هفت‌تن، محله‌ی دزفولی‌ها، محله‌ی شوشتری‌ها، محله‌ی گچ کوب‌ها، محله‌ی تُل ناردُنگی، محله‌ی عشق آباد، محله‌ی درویشان و محله‌ی ییلاقی‌ها (اِیلاقی‌ها). به نظر می‌آید

قدیمی‌ترین محلات رامهرمز دو محله‌ی هفت‌‌تن و تُل ناردُنگی باشند. هر کدام از این محلات وجه تسمیه خاص خودشان را داشتند. مثلاً نامگذاری دو محله‌ی علمدار و هفت ‌تن به دلیل وجود دو بقعه‌ی علمدار و هفت‌تن است. در محله‌های دزفولی‌ها، شوشتری‌ها، بهبهانی‌ها و ییلاقی‌ها، همانطور که از نام‌شان مشخص است، اقوام دزفولی، شوشتری، بهبهانی و ییلاقی (در رامهرمز افرادی را که از مناطق ییلاق نشین مانند: استان‌های اصفهان و چهارمحال بختیاری به رامهرمز مهاجرت کردند، ییلاقی می‌گفتند) ساکن بودند.

در محله‌ی عشق‌آباد هم نهر آبی وجود داشت. در حاشیه‌ی آن درختان بلندی بود که ساکنان محله، در سایه‌ی آن‌ها جمع می‌شدند و ساعت‌ها مشغول گپ و گفت بودند.

مردم شهر می‌گویند: همیشه صدای جشن و شادی از این محله بلند بود. از این روی به این محله عشق‌ آباد می‌گفتند. در محله‌ی درویشان، چند خانواده درویش ساکن بودند که نام محله به این دلیل است.

معماری بناهای رامهرمز با استفاده از گچ و سنگ بود. از این رو کوره‌های گچ پزی متعددی در رامهرمز بود که گچ بناها را تأمین می‌کرد.پس به این محله‌ گچ‌کوب‌ها می‌گفتند.

در منطقه‌ی تُل ناردُنگی باغ‌های انار خوبی بود که دانه‌ی انار خشک شده‌ی آن (در گویش رامهرمزی به آن ناردُنگمی‌گویند) معروف بود. پس نام این محله تُل ناردُنگی شد. تُل در گویش بختیاری به معنی تپه است.

در دهه‌ی ۴۰ پس از خیابان کشی در شهر رامهرمز، کارکرد محله‌ها به نوعی تغییر یافت. زیرا این معابر از میان محله‌ها و بازار اصلی شهر عبور کرد و به مرور نام معابر اهمیت پیدا کرد. مثلاً خیابانی به اسم شاپور وجود داشت که با گذشت زمان مردم به آن محله‌ی شاپور می‌گفتند.امروزه هم مردم شهر، برخی محله‌ها را با همان نام پیشین می‌شناسند، مانند: محله‌ی علمدار، هفت‌تن، تل ناردنگی، شوشتری‌ها و ایلاقی‌ها. زیرا این محله‌ها، محلات مسکونی بودند که همچنان افراد قدیمی یا فرزندان آن‌ها در آنجا سکونت دارند.

اما محله‌ی گچ کوب‌ها به کلی تغییر کرد. زیرا شهر گسترش یافت و کوره‌ها به صورت کامل از بین رفتند. محله‌ی درویشان هم کاملاً تغییر کرده است.
امروزه محدوده‌‌ی این محلات قدیمی روی نقشه‌‌ی شهری رامهرمز مشخص شده و به آن بافت تاریخی می‌گویند. بافت تاریخی رامهرمز، متأسفانه بسیار مضطرب بوده و ساخت و سازهای متعددی در آن در حال انجام است. این مسأله هویت مردم رامهرمز را نشانه گرفته است. تخریب‌ها چنان‌ در حال پیشروی است که گویا این شهر هیچ‌گاه تاریخ و پیشینه‌ای نداشته است.

نگارش:سارا حسینی

معرفی رسانه

ابوالفضل مهدی پور
تورلیدر محلی خوزستان
کارشناس هنر و معماری
دانشجوی کارشناسی تاریخ
اراِیه کلیه خدمات گردشگری در استان خوزستان
برگزاری انواع تورهای گردشگری در سطح استان خوزستان
رزرو اقامت و اسکان در هتل-ویلا-خانه مسافر-اقامت های بوم گردی
مشاوره وراهنمایی به علاقه مندان و دانشجویان درحوزه گردشگری و فرهنگی

منتخب مرحله اول  جشنواره دزفول گرام ۹۷

برگزیده  و رتبه دوم در یازدهمین جشنواره ملی
رسانه های  دیجیتال کشور  سال ۹۸

برگزیده پویش زندگی از نو سال ۹۹

شماره های هماهنگی:
تلگرام و واتس  آپ
09302318746
..........
09166062113
ایمیل:
abolfazlmehdipoor@yahoo.com
پیوندهاوشبکه های اجتماعی
.............. logo-samandehi .............. شعار سال ۱۴۰۳ ..........  height=  height=  height=  height=  height=  height=  height=  height=

آمارگیر وبلاگ