ابوالفضل مهدی پور
دیداری با نوستالژی دوست داشتنی
دیداری با نوستالژی دوست داشتنی
اگر در کوچه پس کوچه های شهر قدم بزنید همیشه سوژه هایی جذاب هست که با دیدن آنها ساعتی کنارشان باشید و از بودن کنار آنها لذت ببرید
با گذر از یکی از همین کوچه ها که در بافت قدیمی شهرستان شوشتر قرار داشت چشم افتاد به مغازه کوچک
مغازه تعمیراتی ضبط و تلویویزن و رادیوهای قدیمی.. که پر بود از تلویویزن...رادیو.گراموفون های قدیمی که بیشتر تو سریالها و فیلم های قدیمی دیده بودم.
از پشت شیشه به مغازه نگاه میکردم که پرویز الهی صاحب مغازه با روی خوش به استقبال آمد و این جمله را به عنوان شروع گفتگو گفت:
.
به تاریخ من خوش آمدید.
از ش درخواست کردم که در مورد کارش و تاریخچه توضیح دهد
.
شروع کرد به توضیح دادن در مورد کار
ابتدای کار یک صفحه گراموفون قدیمی در دستگاه گذاشت وگفتگو را این چنین آغاز کرد.
پنجاه سال دارم کار تعمیراتی انجام میدم و از کارم لذت میبرم.خیلیها به من گفتند که این کار دیگه قدیمی شده و کسی دیگه از این وسایل ندارد ولی من با عشق فراوان مشغول به کار هستم.
خارجی ها که به شوشتر همیشه به دیدن میان با من گفتگو میکنند.خیلی از وسایل که داخل مغازه هستند را هدیه بهم دادند یا با هزینه شخصی خریداری کردم. خانواده های قدیمی هنوز از این وسایل قدیمی دارند و چون کسی دیگه از این نمونه وسایل تعمییر نمیکنه برای تعمیرات پیش من میارن و براش تعمییر میکن برخی اوقات هم برای تزیین خانه های قدیمی و فیلمبرداری سراغ من میان و من هم وسایلی که نیاز دارند براشون فراهم میکنم.
توضیحاتش که تمام شد چند تا از دستگاه های قدیمی پخش را معرفی کرد و آهنگ هایی قدیمی نوستالژی با استفاده از دستگاه گراموفون برایم پخش کرد.در گوشه ای از مغازه هم روزنامه های قدیمی به چشم میخورد که جناب الهی توضیح دادند: گاهی برای آرامش سراغ این روزنامه ها میرم
در پایان گفتگو هم آهنگ قدیمی لب کارون از مرحوم زنده یاد نعمت الله اغاسی با یک دستگاه گراموفون قدیمی پخش کرد.
واقعا لذت بخش هست که بعضی وقتا به گذشته برگردیم و یادی از خاطرات گذشته کنیم.
.
. ** ابوالفضل مهدی پور
۹۷/۵/۳












