راهنمای محلی خوزستان

ابوالفضل مهدی پور راهنمای تور محلی خوزستان

تصویر نویسنده ابوالفضل مهدی پور

آداب و رسوم ازدواج اعراب در خوزستان

آداب و رسوم ازدواج اعراب در خوزستان

در فرهنگ مردم عرب خوزستان، خانواده پسر پس از انجام تحقیقات لازم و همچنین اطلاع از عدم وجود اصطلاحا "ناهی" یا معترض به خواستگاری دختر میروند.
میان ِطوایف ِ عربِ شوش ،در نخستین گام مادر و خواهر پسر ، موضوع را با والدین دختر در میان می گذارند که در صورت توافق،" مشایه" یا خواستگاری انجام میشود. با اعلام توافق نهایی مهریه یا gey تعیین می شود. gey به پولی گفته میشود که خانواده پسر به پدر عروس می دهند تا با توجه به استطاعت مالی اش و اضافه کردن مبلغِ دیگری به آن برای دخترش جهیزیه بخرد. 2 الی 3 روز پس از خواستگاری،خانواده پسر مقداری البسه و لوازم مقدماتی مانند بشت(عبا)،حنا،شانه،کیسه حمام،آیینه و عطر و... برای دختر می آورند.همچنین یک حلقه نامزدی که اصطلاحا به آن "نیشان الخطوبه"(علامت نامزدی)،می گویند برای دختر آورده میشود.
در برخی مناطق،قبلا خانواده داماد به جای مهریه،دختری ازخانواده خود را به عقد ازدواج یکی از پسران طایفه عروس در می آوردند.این دو دختر صدایق(SEDAYEGH) نام می گرفتند.
در روستا های بررسی شده اطراف آبادان ،چنانچه پاسخ به پیشنهاد خواستگاری از طرف خانواده دختر مثبت باشد،مادر دختر به مادر پسر می گوید:"کامکم مفروشه" یعنی جایتان آماده و مفروش است که این جمله نشانه پاسخ مثبت می باشد.
زنان خانواده پسر ، در زمان خواستگاری با دختر مورد نظر گفتگو میکنند و اطلاعاتی از وضعیت جسمانی و خانه داری او کسب میکنند.در شادگان، یکی از نشانه های مهارت دختر در امر خانه داری،قطر نانی است که می پزد و هرچه این قطر بیشتر باشد،نشان از مهارت بیشتر او دارد.
یک شب قبل از عروسی شب حنابندان،یا "لیله الحنا" است.داماد و عروس را جداگانه در خانه های خود حنا می بندند.
معمولا یک یا دو روز قبل از مراسم عقد،عروس را به "هفه" یا "اصلاح" می برند. جاری شدن عقد معمولا در محضر انجام میشود.پس از عقد، عروس و داماد تا سه روز حق نداشتند بیرون روند که البته امروزه این رسم کمرنگ تر شده است.
در شوش رسم است که خواهر ، مادر یا مادر بزرگ عروس همراه عروس به خانه داماد میروند و با خود حلوا و گوسفندی نیز می برند.در شادگان،هنگامی که عروس به سمت خانه داماد آورده میشود،زنی که به او اصطلاحا،"زافوفه" می گویند،عروس را تا خانه داماد همراهی می نماید.زافوفه کسی است که سرد و گرم روزگار را چشیده است.
در بسیاری از مناطق تیراندازی هنگام ورود عروس به خانه داماد نیز مرسوم است. رقص دسته جمعی "یزله" که با پایکوبی و شادمانی همراه است، از رقصهای رایج عربی در هنگام ورود عروس به منزل داماد است. در رسمی دیگر هنگام ورود عروس به منزل داماد، او از پشت بام برایش شیرینی و پول می انداخت.
در شادگان ،از مناطق ِ عرب نشین خوزستان، هنگام ورودِ عروس به منزلِ داماد،بره ای به فرا خور حال خانواده داماد،به پای او قربانی می شود که اصطلاحا به آن "فدیه" میگویند.معمولا از عروس و داماد می خواهند دل بره را مشترکا با هم میل نمایند.قدما معتقدند این کار باعث خواهد شد عروس و داماد با هم یک دل و همراز باشند.
میان قوم عرب نوعی ازدواج مرسوم است که بر اساس سنت نذر صورت میگیرد.بدین معنی که والدین دختر ، اور ا نذر یکی از خانواده های سادات می کنند.در صورتی که نذر آنها پذیرفته شود،دختر را به او می دادند که البته سید ها در بیشتر اوقات ، از خود دختران هم نظر میخواستند و اگر آنها راضی به ازدواج می شدند،وی به عقد پسر مورد نظر در می آمد.
نی همبون از سازهای کمابیش رایج در عروسیهای قوم عرب است که البته بیشتر اقوام خوزستان از آن در مراسم عروسی استفاده میکنند.امروزه از سازهای مدرن مانند ارگ درمراسم عقد وعروسی استفاده بیشتری می شود.

منبع:اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان خوزستان

تصویر نویسنده ابوالفضل مهدی پور

پرورش شتر در هویزه

پرورش شتر در هویزه

شتر حیوانی است که به دلیل سیستم گوارش خاص خود از گیاهان بسیار خشن تغذیه می‌کند

این حیوان به علوفه بسیار کم، آب محدود و عرصه وسیع بیابانی نیاز دارد؛ در مقابل بیماری‌ها و همچنین نوسان دما بسیار مقاوم است ضمن آنکه از تمام اعضای این حیوان نیز می‌توان بهره اقتصادی برد.

گوشت شتر به دليل طبع گرم در درمان بسياری از بيماری ها مفيد است. شير اين حيوان حلال گوشت نيز به دليل خواص بسيار به ويژه در درمان كبد چرب، بيماری ديابت و مشكلات گوارشی به "طلای سفيد بيابان" مشهور است.

نگهداری و پرورش شتر بر سه اساس است، شترهای شيری، گوشتی، و سواری (جمال) كه نژاد بيشتر شترهای استان خوزستان جمال است.

مجموع این شرایط سبب شده پرورش شتر به عنوان یک صنعت پرسود مطرح شود. در شرایطی که استان خوزستان با خشکسالی های پیاپی، کم آبی، افزایش سطح بیابان‌ها و کاهش مراتع دست وپنجه نرم می‌کند باید به دنبال پرورش حیواناتی بود که با شرایط آب و هوایی استان سازگاری دارند.

شهرستان هویزه، یکی از شهرستان‌های استان خوزستان است که از شمال و شمال شرق به شهرستان دشت آزادگان، از شرق و جنوب شرق به شهرستان حمیدیه، اهواز و خرمشهر و از جنوب و غرب به کشور عراق محدود می‌شود.

در حال حاضر بیش از ۴ هزار نفر شتر در شهرستان هویزه وجود دارد که بخش عمده‌ای از پرورش شتر بصورت سنتی انجام می‌شود

به گفته مدیر جهاد کشاورزی شهرستان هویزه، با توجه به فعالیت‌های شرکت‌های نفتی در منطقه هویزه، زیستگاه شترها با تهدید مواجه شده و همچنین وجود تاسیسات نفتی و خطوط انتقال، تردد شترها را نیز با مشکل مواجه کرده است

تصویر نویسنده ابوالفضل مهدی پور

گزارشی از پدر چای ترش و گردشگری روستای علوه

گزارشی از پدر چای ترش و گردشگری روستای علوه

خاطرات ابوعلی از چگونگی ورود گردشگران به روستای علوه

روستای علوه شهرستان کارون این روزها به کانونی برای جذب گردشگران داخلی و حتی خارجی تبدیل شده است، گردشگرانی که برای خرید و بازدید از مزارع چای ترش، نخلستان ها، شلتوک کاری و استفاده از غذاهای محلی و بازدید از مضیف قدیمی ساعتی را مهمان کریم باوی معروف به ابو علی در این روستا می شوند. همین نیز باعث شد تا به سراغ ابو علی برویم و چگونگی کشت و فروش چای ترش و توسعه گردشگری روستای علوه را ظرف 2 سال از او جویا شویم. این گزارش خواندنی در ادامه آمده است.

کاوش: کریم باوی هستم معروف به ابو علی از روستای علوه ( توابع شهرستان کارون در حدود ۲۵ کیلومتری اهواز)، در روستا علوه اولین کسی که برای زندگی آمد جد پدری ام بود این مضیف هم پدرم خودش ساخته است. پدرم ۱۲۰ سال عمر کرد و سال ۶۵ به رحمت خدا رفت و ۲ همسر داشت، در سن ۸۵ سالگی ازدواج مجدد کرد که حاصل این ازدواج ۲ دختر و سه پسر است و اختلاف سنی من و برادر بزرگترم حدود ۶۰ سال است.

این روستا ۴۶ خانوار و ۳۶۰ نفر جمعیت دارد که همه ی افراد این روستا از یک خانواده هستیم. چندین سال قبل یکی از دوستان برادر بزرگترم ابوهاشم به مکه می رود و از آنجا بذر چای ترش یا چای مکیه می آورد و کشت می کند و چندین سال از آن بعنوان دارو استفاده می کند، این چای خاصیت های زیادی دارد از جمله برای تنظیم فشار خون و رقیق کننده ی خون و چربی کبد است و چون آرام بخش است اکثرا شب ها از آن استفاده می شود.

ابوهاشم چای ترش کشت می کرد و سال ۷۷ فوت شد، بعد از فوت برادرم به مدت ۶ سال به کشاورزی اهمیت ندادیم و به همین دلیل بذر چای را ازدست دادیم تا اینکه شروع به کشاورزی کردم و به کشت محصولاتی که خاصیت دارویی دارند مثل چای ترش و عصفر علاقه مند شدم ( عصفر شبیه زعفران است و مشهدی ها به آن زعفران کاذب می گویند).

هرچه قدر گشتم دنبال بذر چای ترش پیدا نکردم حدود سه سال به دنبال آن بودم همه ی عطاری و بذر فروشی ها را رفتم اما اکثر آنها حتی با اسم این محصول نیز آشنایی نداشتند تا اینکه تصمیم گرفتم پیش زن برادرم ابو هاشم برم و صندوقچه ی برادرم را نگاه کنم تاشاید بذری پیدا کنم. صندوقچه را که باز کردم پلاستیک گره خورده ای را دیدم که سه بذر چای درون آن بود، آن روز از پیدا کردن بذر بسیار خوشحال شدم.

بذرها را کشت کردم بعد از مدتی بوته درآوردن و سبز شدن اما وقتی از یکی از برادرانم خواستم که مسیر آب را برای آبیاری باز کند ناخواسته باعث کندن و له شدن یکی از بوته ها می شود البته برادرم نمی دانست این بوته ی چای ترش است که مدت ها به دنبال پیدا کردن بذر آن بودم. روز بعد که متوجه شدم با او مشاجره کردم و بعد از این جریان به برادرم سفارش کردم تا از بوته ها مراقب کند تا اینکه بالاخره آن سال چای را برداشت کردم و بذر بیشتری بدست آوردم، به اهالی روستا نیز از آن بذر برای کشت دادم و تا کنون که چندین سال می شود اهالی روستا چای ترش کشت می کنند.( اردیبهشت ماه کشت و مهر و آبان ماه برداشت می شود).

بعد از اینکه چای را برداشت کردیم به فروش نرفت و این چند سال ادامه داشت چرا که مردم به خوبی با این محصول آشنایی نداشتند، پارسال یک جلسه در روستای عطیش برگزار شد که من هم حضور داشتم در آن جلسه یک نفر در مورد میراث فرهنگی صحبت کرد بعد از جلسه قصد داشتم شماره ی آن آقا را برای نشان دادن مضیف به او بگیرم چون در جلسه خواست که آثار و ساخت قدیمی را به او معرفی کنند.

اما بعد از جلسه آن آقا را پیدا نکردم و چهار ماه به دنبال شخصی به نام حسن ناصر گشتم (رئیس اداره میراث فرهنگی و صنایع دستی و گردشگری شهرستان کارون) و از دهیاران روستاهای اطراف آدرس و یا شماره ای از او را می پرسیدم اما آنها همچنین کسی را نمی شناختند، تا اینکه یکی از دهیاران شماره ی مهندس ناصر را به من داد.

مضیف قدیمی پدربزرگم را به مهندس ناصر معرفی کردم و گفتم که از گل و چوب ساخته شده است، ایشان اسم و مکان روستا را پرسید و من برای او عکس مضیف را فرستادم، بالافاصله بعد ازدیدن عکس ها مهندس ناصر به سمت روستا حرکت کرد.

بعد از بازدید مهندس حسن ناصر به گفته ی او از فرش های قدیمی برای مضیف استفاده کردیم. بعد از آن هر چهار پنج روز یکبار سری به روستا می زد در یکی از این دیدارها چای ترش برای پذیرایی استفاده کردم و زمانیکه ایشان متوجه شدند محصول خودمان است برایش جالب بود.

اواسط مهرماه بود که آقای ناصر را بر سر مزارع بردم ایشان بعد از چند روز با سه خبرنگار و عکاس برگشت و بعد از ۱۰ روز گفت می خواهم مراسمی با عنوان “آیین چای” در روستا بگیریم، روز بعد جمعیت زیادی به روستا آمد که استقبال زیادی از روستا و مزارع چای آن کردند و از این زمان گردشگری روستا شروع شد.

اینجا بود که من با واژه ی ” گردشگردی” آشنا شدم و با افراد زیادی از مسئولان و دوستداران میراث فرهنگی و کسانی که برای ما تبلیغ می کنند آشنا شدم، تا به الان نیز مهندس ناصرهمچنان پای کار است.

علی رغم اینکه در گذشته محصولات به فروش نمی رفت و تنها مصرف کننده ی چای ترش در روستای علوه خود ما بودیم اما در روز آیین چای قرمز هرکسی هر چقدر چای ترش در ۲سال اخیر در خانه داشت را آورد و همه به فروش رفت یعنی تمام محصولات ۲سال ما یکجا و دریک روز به فروش رفت. امسال نیز این مراسم ۱۶ آبان ماه برگزار می شود.

امسال حدود ۱۵ هکتار چای کشت کردیم که به دلیل سیلی که آمد دیرتر یعنی در مردادماه کشت شد. سیل که شد حدود ۱۵ روز برای احداث سیل بند اصلی کار می کردیم و در همان ایام گردشگرانی از آمریکا با تور به روستا آمدند، روزی که دبی رودخانه بشدت بالا آمده بود و سخت ترین روز برای من بود. از آنها پذیرایی کردم اما به شدت نگران شکستن سیل بند بودم که اگر این اتفاق رخ دهد چطور به مهمانانم بگویم از اینجا بروید.

گردشگرانی که به روستا می آیند اکثرا با غذاهای محلی اینجا آشنا شدند و برای همین دوباره به اینجا می آیند و از ظرفیت هایی که روستا دارد مانند نخلستان ها و مضیف و رسومات آن استفاده می کنند.

غذاهای ما از محصولات محلی هستند؛ برنج کشت خودمان است و تخم مرغ، روغن، کره، دوغ، شیر، ماست و پنیر همه محلی هستند و در کنار خرما، انگور نیز برداشت می کنیم. ماهی حشو و شکم پر، متبل، مقلوبه، مفتح، مجبوس، بریانی و قلیه ماهی از ۳۰ نوع غذایی است که برای گردشگران سرو می کنیم.

همین فردا پنج تور به اینجا می آیند که تنها یک تور از آنها چهل نفراست که جای استراحت و غذا برای آنها مهیا شده است. در آینده برنامه های زیادی دارم و قصد دارم چندین مضیف مانند این را با گل و سقف چوبی بسازیم زیرا مردم بخاطر سنتی بودن اینجا می آیند.

خاطره ی فارسی یاد گرفتن ابوعلی

قبل از اینکه با آقای حسن ناصر آشنا شوم فارسی را در حد سلام و علیک بلد بودم اما بعد از آشنایی با ایشان که برای روستا گردشگر می آورد مجبور می شدم با آنها فارسی صحبت کنم که این برایم سخت بود، یکی از روزهایی که چند گردشگر خانم به روستا آمدند و سفارس غذا دادند یکی از آنها بعد از غذا گفت سفره تان پر برکت باشد و چون من به فارسی تسلط نداشتم جواب ندادم اما بعد از اینکه دوباره جمله ی خودش را تکرار کرد گفتم جمیع رفتگان شما هم، که این جمله ی بی ربط من باعث خنده ی همه شد و گفتم ببخشید بیشتر از این بلد نیستم. بعد از این جریان ظرف مدت پنج ماه فارسی یاد گرفتم و اکنون در حال یاد گرفتن زبان انگلیسی هستم.

گلایه از خدمات رسانی در سیل

زمانیکه سیل آمد مدیریت وضعیت روستا به دلیل اعتماد اهالی با من بود، در آن دوران از هلال احمر شهرستان کارون با من تماس گرفتن و خواستن که برای تحویل چادر و پتو به آنجا بروم اما وقتی به آن جا رفتم علی رغم اینکه خودشان با من تماس گرفته بودند، گفتند در حال حاضر چادر و پتو نداریم و باید در نوبت بمانید.

در حالیکه ما بخاطر سیل و احداث سیل بندها در حالت آماده باش بودیم و به من گفتند شما غرق نشدین که چادر به شما دهیم و پاسخ من این بود که اگر غرق می شدم چادر به چه دردی میخورد؟ تا کنون هیچ حمایتی از طرف هلال احمربه ما نشده است.

روستاهای کل مسیر شرق کارون ظرفیت پذیرش گردشگر را دارند

از مسئولان انتظار داریم نه تنها روستای علوه که برای آبادانی کل مسیر که روستای علوه هم یکی از آنها ست برنامه ریزی کنند و آنها به مردم معرفی کنند تا گردشگر بیاید و روستاها رونق بگیرند، روستای عمیره در همین مسیر اولین روستای حقوق بشر در این محدوده نامیده می شود چرا که اولین سینمایی که در این منطقه ساخته شد در این روستا بود همچنین سال ۴۷ اسطبل اسب و گاو داری در این روستا ساخته شد و به نسبت روستاهای مجاور امکانات و ظرفیت خوبی برای گردشگری دارد و می تواند در جذب گردشگر موفق باشد.

روستاهای موران باغ های انجیر و روستای ابومشیلش ( از روستاهای مسیرشرق شهرستان کارون) درخت کناربسیاری دارد و کل مسیر سرسبز است و شلتوک و نخلستان نیز دارد. بانوان روستای علوه حصیر و خرازه می بافند و به فروش می رسانند

با نگاه ویژه ی مسئولان به ظرفیت های موجود، روستاها به لحاظ اقتصادی توسعه پیدا می کند و امیدواریم در سال آینده کل اهالی روستاهای مسیر شرق کارون از کوت سید صالح تا چمیان رونق پیدا کنند

منبع:کاوش

عکس:اینترنت

نتیجه تصویری برای روستای علوهنتیجه تصویری برای روستای علوهنتیجه تصویری برای روستای علوهنتیجه تصویری برای روستای علوهنتیجه تصویری برای روستای علوهنتیجه تصویری برای روستای علوهنتیجه تصویری برای روستای علوه

تصویر نویسنده ابوالفضل مهدی پور

بازار قدیم «دزفول»

بازار قدیم «دزفول»

بازار «کهنه» دزفول یا بازار «قدیم» در مرکز این شهر و در کنار محله قلعه قرار دارد. در این بازار چهار راسته موازی که هر یک از آنها شامل یک صنف خاصی است در حال فعالیت هستند. این صنوف شامل: بزازان، آهنگران، خرده فروشان و بازار خراطان است. این بازار که از دیدنی‌ترین بازارهای خوزستان است، به شکل میدانی بزرگ در مرکز شهر و در مجاورت محله قلعه قرار دارد و از راسته‌ها و دالان‌های متعددی تشکیل شده است که هر کدام به بخشی از مناطق اطراف راه می‌یابند. نقشه این مرکز تجاری باستانی به گونه‌ای طراحی شده ‌است که اهالی مناطق اطراف می‌توانند با پای پیاده از کوچه‌های مجاور وارد آن شوند

بازار در مرتفع‌ترین شیب شهر بنا شده‌است و امتداد گذرهای محلات به بازار ختم می‌شود. مراکز محلات و گذرهای اصلی بازار شهر بر اساس توپوگرافی زمین شکل گرفته‌اند و حرکت پیاده از طریق گذرها همگی به بازار ختم می‌شود.

نکته جالب توجه بازار کهنه دزفول، زنده نگه داشتن صنایع دستی و قدیمی است و با قدم زدن در راهروهای پیچ در پیچ آن می‌توانید بازار آهنگران، بزازان، خرده فروشان و خراطان را تماشا کنید.

بازار کهنه از جاذبه‌های دزفول، در گذشته مهم‌ترین مرکز خدماتی دزفول بوده است و همه معاملات در آن انجام می‌گرفته‌ است.

این بازار که از دیدنی‌ترین بازارهای خوزستان است، به شکل میدانی بزرگ در مرکز شهر و در مجاورت محله قلعه قرار دارد و از راسته‌ها و دالان‌های متعددی تشکیل شده است که هر کدام به بخشی از مناطق اطراف راه می‌یابند.

. انواع صنایع دستی از قبیل خراطی (شامل ساخت شمعدانی و قلیان و…) کپو و کرتله بافی، گلیم بافی، سجاده بافی، ورشو سازی، طلاسازی و نمدمالی در بازار قدیم دزفول دیده می‌شود.

در کارگاه‌های ورشوسازی بازار کهنه دزفول ابزار چای‌خوری و سینی و آتشدان ساخته می‌شود. نمدمالی، خراطی، کپوبافی و گیوه‌دوزی نیز از دیگر سازه‌های این شهر به شمار می‌آیند.

یکی دیگر از سازه‌های دستی این شهر کارهای دستی بر روی فلزها می‌باشد که از آن میان می‌توان ورشوسازی، قلم‌زنی روی زر و سیم و زرگری را نام برد.

بازار قدیم در مرکز شهر دزفول قرار دارد و در حال حاضر نیز به عنوان یکی از مراکز اصلی تجارت شهر فعال است. وجود شغل‌ها و راسته‌های قدیمی با شکل خاص معماری مغازه‌ها و فروش برخی صنایع دستی معروف دزفول در این بازار موجب استقبال ویژه گردشگران شده است.

امین نظری/ایسنا

e511062_62512775__MG_3827.jpgk237470_62512735__MG_2866.jpgj54554_62512739__MG_2938.jpgf756475_62512728__MG_2730.jpgd400441_62512729__MG_2787.jpgw591395_62512737__MG_2898.jpgl3320_62512734__MG_2826.jpgt834493_62512727__MG_2728.jpgz219616_62512724__MG_2721.jpgw3755_62512723__MG_2720.jpgd578430_62512722__MG_2699.jpgt842969_62512719__MG_2631.jpgy541557_62512754__MG_3131.jpgl475632_62512742__MG_2968.jpgr392712_62512747__MG_2994.jpgq601610_62512743__MG_2955.jpgl12972_62512769__MG_3757.jpgd763368_62512720__MG_2649.jpgk237470_62512735__MG_2866.jpg

تصویر نویسنده ابوالفضل مهدی پور

گیاه قلپلپ و پارچه دیبای شوشتر

گیاه قلپلپ و پارچه دیبای شوشتر

گیاه قلپلپ (استبرق) ﮔﯿﺎﻫﯽ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻣﻨﺎﻃﻖ ﮔﺮﻡ ﻭ ﺧﺸﮏ ﻭ ﺑﯿﺎﺑﺎﻧﯽ ﻣﯽ ﺭﻭﯾﺪ. ﺩﺭ ﻗﺪﯾﻢ ﺍﺯ ﺷﯿﺮﻩ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺟﺬﺍﻡ ، ﺯﺧﻢ ، ﮐﻮﺭﮎ ﻭ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺑﯿﻤﺎﺭﯾﻬﺎﯼ ﮐﺒﺪﯼ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ .
ﻫﻤﭽﻨﯿﻦ ﺍﺯ ﺍﻟﯿﺎﻑ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﻣﯿﻮﻩ ﺍﺳﺘﺒﺮﻕ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻬﯿﻪ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﻣﯽ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
ﻣﻮﺍﺭﺩ ﻣﺼﺮﻑ ﻋﺴﻞ ﮐﺮﮎ : ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺯﺧﻢﻫﺎ ﻭ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼﻫﺎﯼ ﭘﻮﺳﺘﯽ، ﺭﻓﻊ ﺗﺮﮎ ﭘﺎ، ﮐﺎﻫﺶ ﻭﺯﻥ، ﺟﻠﻮﮔﯿﺮﯼ ﺍﺯ ﺭﯾﺰﺵ ﻣﻮ، ﺭﻓﻊ ﺗﻨﮕﯽ ﻧﻔﺲ ﻭ ﺁﺳﻢ ، ﺿﺪ ﺗﺸﻨﺞ
یکی از مهمترین کاربرد ان ﮐﺮﮎ ﻗﻠﭙﻠﭗ ‏( ﺍﺳﺘﺒﺮﻕ ‏) بود که ﻣﺎﺩﻩ ﺍﻭﻟﯿﻪ ﭘﺎرﭼﻪ ﺩﯾﺒﺎﯼ بود ﺩﯾﺒﺎ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﻔﺎﺩﻩ ﭘﻮﺷﺶ ﺳﺮ , ﺷﺎﻝ ﺩﻭﺭ ﮐﻤﺮ ﻭ ﻗﺒﺎ , ﻋﺒﺎ , ﺷﺎﻫﺎﻥ ﻭ ﻣﻠﻮﮐﺎﻥ ﺑﻮﺩ . ﺩﺭ ﺩﻭﺭﻩ ﺍﯼ ﺍﯾﻦ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻮﺷﺘﺮ ﺟﻬﺖ ﭘﻮﺷﺶ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﻣﮑﻪ ﻣﯽ ﺑﺮﺩﻧﺪ ﺩﺭ ﭼﻨﺪ ﺳﻮﺭﻩ ﺍﺯ ﻗﺮﺁﻥ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﭘﺎﺭﭼﻪ ﺑﻪ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﭘﻮﺷﺶ ﻭ ﻣﺘﮑﺎ ﺩﺭ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﺍﯼ ﺻﺎﻟﺤﺎﻥ ﯾﺎﺩ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ .
.دیبا در کنار پرند پارچه‌ای که خاستگاه آن شوشتربوده است و تا ۳ قرن پیش در شهر شوشتر تولید می شده است این پارچه که از بافت خیلی نازکی برخوردار بوده و گاهی نیز با الیافی از طلا برای دوخت لباس پادشاهان و تزئین خانه کعبه بکار می رفته است. این پارچه از تارهای قاصدکهای گیاهی به نام قلپ لپ است که در اطراف شهرهای خوزستان اندک بوته‌هایی از آنها یافت می‌شود این پارچه تا ۳۰۰ سال پیش درشوشتر تولید می شده و بعدها این صنعت با توجه به نیاز کشور عربستان جهت تزئین خانه خدا به آن کشور برده شده و در آن کشور به تولید خود ادامه داده است و به مرور زمان این صنعت نیز به فراموشی سپرده شده است
اشعار زیر ارتباط این پارچه را با شوشتر از زبان شاعران فارسی گو و حتی عرب رابیان می نماید .

زمین از نقش گوناگون چنان دیبای ششتر شد

هزار آوای مست اینک به شغل خویشتن شد

فرخی سیستانی

.................................

ز بس تقش و شی چون شوشتر بود

ز بس سر و سهی چون غاتفر بود

فخر الدین اسعد گرگانی
....................................

زلفینش به بوی عنبر سارا

رخسار به رنگ دیبه ششتر

مسعود سعد سلمان

.........................

خنده آی مر مرا ز آنها که از سیم ربا

درگه رفتن کفن از دیبه ششتر برند

سنایی عزنوی

........................................

زان خرقه خویش ضرب کردیم

تا زین به قبای ششتر آییم

مولوی

................................

بر بسته گل از شوشتری سبز نقابی

و آلوده به کافور و به شگرف بناگوش

ناصر خسرو
....................

با سپاس از جناب مهندس چهارمحالی سرپرست محترم اداره میراث فرهنگی گردشگری و صنایع دستی شوشتر

معرفی رسانه

ابوالفضل مهدی پور
تورلیدر محلی خوزستان
کارشناس هنر و معماری
دانشجوی کارشناسی تاریخ
اراِیه کلیه خدمات گردشگری در استان خوزستان
برگزاری انواع تورهای گردشگری در سطح استان خوزستان
رزرو اقامت و اسکان در هتل-ویلا-خانه مسافر-اقامت های بوم گردی
مشاوره وراهنمایی به علاقه مندان و دانشجویان درحوزه گردشگری و فرهنگی

منتخب مرحله اول  جشنواره دزفول گرام ۹۷

برگزیده  و رتبه دوم در یازدهمین جشنواره ملی
رسانه های  دیجیتال کشور  سال ۹۸

برگزیده پویش زندگی از نو سال ۹۹

شماره های هماهنگی:
تلگرام و واتس  آپ
09302318746
..........
09166062113
ایمیل:
abolfazlmehdipoor@yahoo.com
پیوندهاوشبکه های اجتماعی
.............. logo-samandehi .............. شعار سال ۱۴۰۳ ..........  height=  height=  height=  height=  height=  height=  height=  height=

آمارگیر وبلاگ